در این نوشته به این میپردازم که چرا گاهی باید هیچ کاری نکرد و فقط صبر کرد. نوعی سوگیری در ما وجود دارد که همیشه باید کاری کرد و دست روی دست گذاشتن کاری خطاست.
دو دنیای متفاوتی که باید بیاموزیم چگونه در آنها زندگی کنیم
فردریش فون هایک (منبع)
جانمایه نوشتهای که در ادامه میخوانید از فردریش فون هایک، اقتصاددان و فیلسوف برجسته اتریشی است که البته در عین عبارات به او وفادار نیست و سعی دارد -البته تنها سعی دارد- از روح تفکرش بگوید.
چه نکتههایی یاد میگیریم از کسی که در نظر ما شایسته جایگاهش نیست؟
شاید موضوعی که در این نوشته میخواهم به آن بپردازم از مسائلی باشد که شما هم در زندگی با آن برخورد کردهاید و درصدد چارهجویی برای رفع آن هم برآمدهاید.
از «سیاست» چه میدانید؟| معرفی کتاب «سیاست» از اندرو هِیوود
شاید شما هم از دستهی افرادی باشید که با شنیدن واژه «سیاست» احساس خوبی پیدا نمیکنند. این گونه خواندن تیتر بالا هم طبیعتاً برایتان خیلی خوشایند نبوده است.
کدام را انتخاب میکنید: حذف یا حفظ؟
این نوشته حول اتفاقاتی میگردد که به نظرم محور مشترکی دارند. هدف از طرحشان این نیست که بگویم جوابی حاضر و آماده و «قابلمصرف توسط همه» برایشان وجود دارد (که احتمالاً وجود ندارد) اما احساس میکنم به این کمک میکنند که دربارهشان فکر کنیم و البته شاید هر کداممان به الگوی مناسبی برای پاسخ دادن به آنها برسیم.
کدام برتری دارد: الگوی نفهمیدن و سرعت یا الگوی فهمیدن و دقت؟
مطلبی که این جا مینویسم بیشتر نوعی طرح سوال است. انتظار نظام ساختارمند از آن نمیتوان داشت اما به نظرم شروع خوبی است برای آن که بعدها بارها در بحثها و مطالب به آن بازگردیم، تکمیلش کنیم و اصلاح.
برداشتی از کتاب «مواجهه با مرگ»: همه ما به یک اندازه زندهایم
پیشنوشت: راستش مطلب دیگری توی ذهنم خیس خورده بود. تقریبا پخته بودمش و این جا و آن جا برای خودم چیزهایی نوشته بودم که بدانم در آن مطلب از چه میخواهم صحبت کنم.
بلیتزاسکیلینگ (Blitzscaling) | کتابی درباره رشد رعدآسای کسبوکار
بلیتزاسکیلینگ توسط رید هافمن (Reid Hoffman) و کریس یه (Chris Yeh) نوشته شده و در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسیده است. کتابی که اگر در دنیای کسبوکارهای دیجیتال فعال هستید در آینده احتمالاً بیشتر از آن خواهید شنید.
نشانههای میانمایگی چیست؟
پیشنوشت: چون بسیاری از مخاطبان این نوشته از طریق گوگل به آن میرسند، خواستم یادآوری کنم که ابتدای این نوشته در ادامه موضوعات نوشتههای قبلی این سایت است. در نوشتههای قبلی درباره نقش فشارهای بیرونی در شکلگیریمان حرف زده بودم و در این نوشته میخواهم به میانمایگی و نشانههای آن (البته از دیدگاه خودم) بپردازم.
بازهم از زامبی درون
این چیزهایی که در ادامه نوشتهام، بیشتر حاصل نوعی بلند بلند فکر کردن است. منظورم از بلند بلند فکر کردن این است که نباید انتظار یک متن بسیار فکر شده و منسجم از آن داشت.
آخرین دیدگاهها