ترس از فراموشی به نظر یکی از ترسهای بنیادی ما میرسد.
من میترسم که فراموش شوم. تصور این که صد سال یا دویست سال دیگر بیاید و «من»ی در میان نباشد ترسناک است.
ترس از فراموشی به نظر یکی از ترسهای بنیادی ما میرسد.
من میترسم که فراموش شوم. تصور این که صد سال یا دویست سال دیگر بیاید و «من»ی در میان نباشد ترسناک است.
پیشنوشت: راستش مطلب دیگری توی ذهنم خیس خورده بود. تقریبا پخته بودمش و این جا و آن جا برای خودم چیزهایی نوشته بودم که بدانم در آن مطلب از چه میخواهم صحبت کنم.
به احتمال زیاد شما کلیپ حدوداً یک دقیقهای زیر را دیدهاید. کلیپی که اسم رسمیاش «تست توجه انتخابی» یا Selective attention test است و قرار است شما در آن تعداد پاسهایی را که میان افرادی که لباس سفید پوشیدهاند را بشمارید.
ما با «روایت»هایمان زندگی میکنیم. روایتهایی که نمودار مدلهایی است که ذهنمان برای تفسیر دنیای پیرامونش ساخته است.
روایتی که در این جا منظور من است میتواند حتی یک گزاره باشد لازم نیست داستانی بس بالا و بلند ساخته باشم تا بتوانم اسم «روایت» بر آن بگذارم.
آخرین دیدگاهها